پنجشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۶

جسم زنده

میدونی کی از دست آدم هیچ کاری بر نمیاد؟ وقتی دو تا از اطرافیانت که با واسطهء تو با هم آشنا شدن با هم دیگه بریزن رو هم و تو رو دور بزنن .اونوقته که احساس رکب خوردگی شدیدی بهت دست میده و از مناسبات کثیف دنیا و ما فیها حالت بهم میخوره .هر چی هم که به بقیه در اینمورد بگی بیشتر بهت میگن که:"خب بتو چه! خودش خواسته باهاش رفیق بشه".که البته حرف درستی هم هست اما مشکل اینجاست که اونها از اقتضائات نیمهء شیطانی آدم هیچی نمی فهمند و احمقانه میخواند که مشکل رو از سر خودشون باز کنند
پانوشت:توی توپکاپی که انصافا یکی از بهترین و کم ادعا ترین فیلمهای ژانر سرقت تاریخ سینما هم هست یه دیالوگ جالب و تاثیر گذاری داشت, اونجا که زنه اولهای فیلم میرفت تو موزه پیش اون جواهری که میخواستند سرقت کنندو رو به دوربین میگفت:"یه نگاهی بهش بندازید!ببینید چقدر میدرخشه! انگار زنده است و میتونه حس کنه, انگار عصب داره". آره اگه عاشق باشی اعصاب سنگ رو هم میتونی حس کنی!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

va to baiad ta akhare omr ba in khatere zendegi koni