تو اون هوای خنک و مرطوب در حالیکه هرکی داشت بسمت خودش نگاه میکرد یه دفعه برگشت و بهم گفت:یادت میاد اون ترانهء قدیمی رو که میگفت:"گفتی چشم من شد تاریک از چه رو, با خورشید روشن لال از گفتگو؟"
گفتم آره. اینا رو گفتیم و ساکت شدیم, انگار که هرگز هیچ حرفی بین ما رد و بدل نشده
پانوشت:اینقدر این gf سابق ما یبس و بی بخار بود که حالا که با یکی از رفقای خودم(اونم دیگه سابق!!) رفیق شدن, روابطشون در نظرم مثل روابط همجنسبازها میاد
۱۳ نظر:
baz to rafti to masaele jensi mensi
baba filter mishiaaaaaaaaaaaaaaaa
natereki to!
ajab ...
che ravabete shirini :D
gorbe dastesh be goosht nemirese
mige .... !
من برگشتم با دلی شکسته تر از قبل در خانه ای با این نشانی:
http://roospie-bigonah.blogfa.com/
اگه لینک کردی ممنون میشم آدرسم رو توی لینکدونیتم عوض کنی
من کلا به خودم تبریک میگم
تو يعني ميگي همجنس بازا بيبخار و يبسن؟
يا تو بيبخاري كه دوستت با جي.افت رفيق شده و هنوز به عنوان دوست سابق قبولش داري و نمي كشيش؟
ولي دركل با بيبخاري موافقم
خب برخوردها با این قضیه از طرف برخی دوستان واقعا بد بود
اما در جواب مازوخ و برای ثبت در تاریخ بگم که اینکه میگم مثل روابط همجنس بازها یکی از عللش کراهتیه که از دیدن اون دوتا در من ایجاد میشه
در مورد باقی ناگفته ها هم ترجیح میدم که اونها رو پیش قاضی هائی مطرح نکنم که نشون دادن نمیخوان یا نمیتونن عدالت رو برقرار کنن.اگر در همین حد هم مطرحش کردم واسهء دل خودم بود نه اینکه حالا کسی بیاد همدردی ای بکنه یا نه
ajab harkati karde in gfe shoma!
:)
ارسال یک نظر