یکشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۶

ما و معمای پیچیدهء ابولهول

اینکه درصد قابل توجهی از جمعیت مملکت از مشکلاتی مثل فقر و بی خانمانی و بیکاری و مسائی بی اهمیتی از این دست رنج میبرند خب احتمالا به مسائلی مانند کمبود سرمایه گذاری خارجی ,عدم وجود زیر ساختها, عدم امنیت سرمایه گذاری و مزخرفاتی از این دست مربوط میشه اما سوال اینجاست : اینکه همون درصد قابل توجه از فقر و کمبودها و عقده های متعدد جنسی که باعث بوجود آمدن انحرافات متعددی هم شده رنج میبرند از کمبود چه عاملی ناشی میشه؟ کمبود عوامل انسانی؟ زاغه نشینهای برزیل هم برای مسائل اولیه شون اینچنین تحت فشار نیستن!
پاتوشت:کلاغ حرومزاده خبر آورده که بعضیها میگن:این حرفها چیه که شاطر تو وبلاگش میزنه اینها حرفهای آدمهای عقده ای و بدبخته!.منم باید خدمت اون عزیزان عرض کنم که بابا من اگه آدم سالمی بودم که نمیومدم اینجا وبلاگ بنویسم ,میرفتم مثل بچهء آدم زندگیمو میکردم

۵ نظر:

Armaghan گفت...

vali be nazare man hparagerafe avalet dorost bood
aksare mardom e ma az masayel e jensi ranj mibaran

. گفت...

سلام.سال نو مبارک!
هوم... در ضمن من اون پست روزنامه ای رو تا تهش خوندم،تشویق!؟

شقايق گفت...

man kalagh doos nadaram nemizaram baram khabar chini kone, in moshkelatam bayad ba komake hamoon zaghe neshinaye Brezili barresi she ehtemalan dooste man ;)

ناشناس گفت...

inja jayi ke male khode adame , bi hichkasam rabt nadare chi tosh neveshte mishe !
nayan bekhoonan khob ! :D

emrooz ra mikhaham ba fekri asoode be payan baram , fekr tatil ! ;)

ناشناس گفت...

هه هه.."بچهء آدم"...واقعا واژه غریبیه...میگم اما با ماسک من نمیتونم خیلی کارا کنم...نفس تنگی میگیرم(رجوع شود به میرا!)

نکته بعدی:من خودم یه تنه مخلصم!