شنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۵

مناجات

میگم خدایا چرا اینقدر خوشبختها کمند و بد بختها اینقدر زیاد؟
میگم خدایا حالا که اینقدر دشمنات زیاد شدن پس چرا یه ذره با دوستات بهتر تا نمی کنی؟
میگم خدایا!من نوکرتم تو جای حق نشستی ولی جون داداش خودت نگا کن که مال و ثروت و قدرت و عرضه و هزار کوفت وزهرمار دیگه رو به کیا دادی
میگم خدا جون نمی شد من فرصتهام نصف میشد و لی بهره وریم دو برابر؟
میگم خدایا چرا آدمکشی رو گناه اعلام کردی ؟منکه شغلی بهتر از اون سراغ ندارم
...و
خدایا تنبلی و ترس را در من نابود بفرما
خدایا حالا که تو این دنیا منو غیر از مادرم کسی دوس نداره(که اونم کار خودته!)لااقل کمک کن که یک اگزیستانسیالیست بی رحم باشم
خدایا!آنها که ماهواره های ما را پارازیت و اینترنتهای ما را فلیتر کرده اند پارازیت و فیلتر بفرما
خدایا!یا کارها رو از سطوح بالا و کلان درست کن یا از سطوح پائین و درونی
خدایا کمک کن لحظه ها بیهوده نمیرن

هیچ نظری موجود نیست: