دوشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۶

!...پسرم

میدونی از چه تریپی خوشم میاد؟ اینکه برم تو یه شهر غریب و با یه زن خوشگل آشنا بشم و آره و اینا! بعد شم برم دنبال زندگی خودم...انوقت چندین سال بگذره و من دوباره گذرم بیفته به همون شهره اون زنه رو ببینم, اونم بگه که من ازت بچه دار شدم و پسرت الان 19 سالشه! خیلی باحاله ها مردم دهن خودشونو سرویس می کنن که بچه دار بشن تا یه اسمی و نسلی ازشون باقی بمونه اونوقت تو به این راحتی و بدون اینکه بفهمی, یه بچه داشتی که واسه خودش مردی شده.خب البته تا اینجاش شبیه فیلم هاس اما از اینجا به بعد دیگه نمیرم دنبال پسرم که دلشو بدست بیارم که هیچ تازه اگه پر رو بازی هم واسم در بیاره دو سه تا میخوابونم زیر گوششو و میگم: پر رو نشو پسرم! من هیچ کاری هم که واست نکرده باشم اینقدری بوده که پای تو رو به این دنیا باز کرده باشم پس دیگه واسه بابات شاخ نشو!
کلا نکتهء شوک آور در مورد 21 گرم هم یه شباهتی به این قضایا داشت: شون پن به زنیکه اونقدر عاشقش بود که میخواست حتی اگه شده از طریق لقاح مصنوعی ازشوهر دم مرگش بچه ای داشته باشه خیانت میکرد و رابطه ای خلاف آمد عادت با همسر کسی که قلبشو بهش پیوند زده بودن پی میگرفت.با اینکه 21 گرم فیلم فوق العاده تاثیر گداری بود اما واقعا فاقد یک پیام نهائی در خور بود و بیشتر محملی بنظر میرسید برای به لجن کشیدن انسانها
پانوشت:داشتم کتاب سال65-66 (والا روش اینجوری نوشته بودند دیگه نمیدونم چه صیغه ایه)کیهان رو میخوندم دیدم توش از رژیم صدام تحت عنوان رژیم صهیونیستی عراق نام برده.دیدم بابا سرطان صهیونیسم تو این مملکت اون موقع از حالا هم حادتر بوده.صدام حرومزاده که خودش دشمن درجه یک اسرائیل بود دیگه اونو چه جوری به این بامبولها چسبونده بودید؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

na nemire

bia bebazam

ناشناس گفت...

adat mikonim
bebin man mordeye oon tarbiyate morede alagheat hasaaam:D;)

شقايق گفت...

in pedaro pesar kheili ro'iaian vaghean..
ama filme bimohtavaie ghashangi dar har sooran