سه‌شنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۵

یادداشتهای یک رسوائی

آقا این یادداشت نوشتن هم کار خوبیه ها البته منظورم وبلاگ نویسی نیست ها منظورم این یادداشت های برای یاد آوری کردنه.آخه میدونید من تازگیها یه یادداشت نوشتم که خیلی بدردم خورد.البته وبلاگ نویسی هم برای من همین حالت رو پیدا کرده اما منظورم الان اون نیست خلاصه یه بار یه یادداشت کره واسه خودم نوشتم که خیلی بهم حال داد .جریانش این بود که یه بار ماهواره یه آهنگی پخش کرد که (راستی چه جوری شد که ماهواره با این که غیر قانونیه معادل فارسی پیدا کرد اما سر بقیه جنسها بی کلاه موند؟) من ازش خوشم اومدو یادداشت کردم اسمشو اما بعدا که به یادداشتم نگاه کردم هیچی یادم نمیومد راجع به اون اما به خودم و غرائز کثیف و حیوانیم اعتماد کردمو آهنگ مورد نظر رو با اینکه هیچی ازش یادم نمیومد دانلود کردم و الان در کنار اون آهنگ با خانواده ام زندگی خوشی داریم....خلاصه من میخواستم بهتون پیشنهاد کنم که اولا از اتفاقات مهم زندگیتون یادداشت بردارید که بدردتون میخوره ثانیا اینکه به غرائز حیوانیتون هم اعتماد کنید که ضرر نمی کنید.خب اینم از منبر امروز ما دیگه پاشید برید خونتون.