پنجشنبه، تیر ۰۸، ۱۳۸۵

در باب همجنس بازان دگر جنس گرا


خب یه زمانی بود که از میان کل مردمان دنیا فقط عده معدودی دست به قلم میبردن یا شعر میگفتن و ... اما از میان همون عده معدود افرادی مثل حافظ و سعدی بیرون میومدند اما حالا هر کس و ناکسی به یک تریبون میتونه به راحتی دست پیدا کنه اما به ندرت استعدادی حتی در نصف اون ابعاد پیدا میشه.دیگر اینکه این فضا فرصت رو برای همه فراهم کرده که موضوعاتی رو که به هر نحو در یک جامعه ممکنه سانسور بشه رو بیان کنن و خب یکی از اون مسائل مقوله همجنس بازیست که چند وقتیست که شاهد بحثهائی چند در اینمورد هستیم
کسانی که در باب همجنس بازی قلمفرسائی میکنند ظاهرا به دو دسته تقسیم میشوند عده ای که خود رو یک همجنس باز معرفی کرده و خواستار رفع تبعیض از خودشان هستند و دیگرانی که با داشتن داعیه روانشناسی سعی میکنند که از منظر کارشناسی اینکار رو موجه جلوه بدهند .گویا تلاش این دوستان در درجه اول اینه که همجنس بازی رو یک کار طبیعی جلوه بدهند یا بعبارتی اونرو یک گرایش طبیعی جلوه بدهند.خب اتفاقا این هموون چیزیه که من باهاش موافقم یعنی اینکه همجنس بازها (یا لا اقل غالبشون)آدمهائی کاملا نرمال و طبیعی هستند و علت گرایش آنها به این مقوله صرفا یک علاقه است نه یک نیاز یا یک غریضه که ممکنه علل زیادی از جمله محدودیتهای احتمالی,لذت جوئی و یا غیره داشته باشه
در حقیقت آنها میخواهند از طریق طبیعی جلوه دادن همجنس بازی آن را امری کاملا مشروع جلوه بدن.غافل از اینکه همجنس بازی همانطور که خودشون روی این قضیه پافشاری میکنن امریست که در ادوار مختلف تاریخ به طرق مختلف وجود داشته و علت مهجور بودن آن پیش از هرچیزی ممنوعیتی بوده که تمام ادیان برای اون ایجاد کرده بودند.بعبارت دیگه همجنس بازی همانند شرابخواری ,استعمال مواد مخدر,فحشا و یا قتل امری نیست که عده ای به آن مستعد بوده و عده ای دیگر توانائی انجام آنرا نداشته باشند بلکه امریست که هر کسی به فراخور شرایط میتواند به آن نزدیکی کرده یا از آن دوری بجوید
حال ممکنست عده ای نظریات بالا را مبتنی بر گرایشات مذهبی دانسته و نظریات مذهبی را نیز مبتنی بر خرافات قلمداد کنند اما در جواب باید باید گفت به فرض درستی گغته آنان کارهائی مانند: تلاش برای قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان(اگر مذهب خرافه ای بیش نیست چه احتیاجی به تائید مذهبی اینگونه ازدواجها وجود دارد؟),تشکیل انجمنهای همجنسگرایان مسلمان و ...به چه معناست؟ بعبارتی حال که شما دست کاری میزنید که از نظر مذاهب (و به طیع آن خداوند)کاملا مردود است برای چه بجای آنکه شجاعانه پای کار خود بایستید مذبوحانه تلاش در توجیه کار خود از طریق همان ابزار دارید
و جالب اینکه در مملکت ما در اغلب موارد کسانی دست به چنین حمایتهائی از همجنس بازی میزنند که اغلب خودشان اصلا اینکاره نیستند!.اگر از کسانی که با غرغره کردن نظریات روانشناسان خارجی در این زمینه سعی در موجه جلوه دادن آن دارند بگذریم.به کسانی میرسیم ادعا دارند از بدو خلقت چنین گرایشی را با خود حمل میکرده اند اما در حال حاضر از داشتن یک شریک جنسی محرومند و اینطور که از شواهد و قراین بر می آید دست به تبلیغ همه جانبه امری میزنند که اصلا تجربه انجام آنرا ندارند!.حال آنکه بنده به شخصه با همجنس بازان بسیاری(از هردو جنس)آشنائی داشته ام که حتی یکبار نیز دست به توجیهاتی از این دست نزده اند و حتی در برقراری رابطه جنسی با جنس مخالف هم هیچ مشکلی نمی بینند
با اینحال تمام گفته های بالا به هیچ وجه منکر عده قلیلی که دارای مشکل هویت جنسی هستند نیست که مسلما چنین افرادی بیمار تلقی شده و باید به درمان خود مبادرت ورزند و همانطور که گفتم مشکل بنده پیش از هر چیز با افرادیست که بجای شجاعت داشتن در قبول کار خود سعی در توجیه آن با عناوینی نظیر همجنس خواه و همجنس گرا و ... دارند

هیچ نظری موجود نیست: