شنبه، مهر ۰۱، ۱۳۸۵

بانک شهرداری


صحنه ای در لورنس عربستان هست در اوایل فیلم که صحنهء جالبیه.در این صحنه لورنس قبل از اعزام به عربستان در کنار دوستش نشسته و تیتر روزنامه رو که مربوط به حمله اعراب به مواضع دولت عثمانیه رو بهش نشون میده و میگه:فکر میکنی کسی پیدا بشه که اینجور مطالب واسش اهمیت داشته باشه؟اما واسه من این مطالب خیلی جالبه
حالا ما هم شرایطی مثل لورنس عزیز داریم علاقه ما معطوف چیزهائیه که کمتر کسی توجهش معطوف به اونها میشه.نمونش همین خریده شدن یکی از بانکهای کشور توسط شهرداری تهران.حالا مشروح قضیه از این قراره که در زمان آقای احمدی نژاد در شهرداری برای پیدا کردن منابع مالی جدید و متنوع شدن سبد درآمدی شهرداری تصمیم گرفته شد که شهرداری یک بانک تاسیس کنه تا این حجم عظیم تبادلات مالی شهرداری به به اون بانک منتقل بشه تا علاوه بر بهره مند شدن شهرداری از سود این سرمایه زمینه ساده تری برای گرفتن وام و تسهیلات مالی برای شهرداری فراهم بشه کاری که گویا در کشورهای دیگه هم انجام گرفته.بهر حال این قضیه به تصویب اولیه در بانک مرکزی رسید اما بعدا این اشکال گرفته شد که این بانک باید متعلق به تمام شهرداریهای کشور باشه و همه در اینکار مشارکت کنند و ....بهر حال در پیچ و خمهای اداری اینکار به زمان آقای قالیباف منتقل شد و نتیجه پیگیریها این شد که ابتدا این بانک باید بصورت یک موسسهء مالی اعتباری کارشو شروع کنه.بعد یه چند وقتی از این داستان خبری نبود تا حالا که جسته و گریخته شنیده میشه که شهرداری در حال خرید یکی از بانکهای دولتیه که مشمول خصوصی سازی شده.خب واقعا که اینکار کار جالب و درستیه زیرا نه تنها باعث دور زدن دردسرهای ناشی از بوروکراسیه تاسیس بانک میشه بلکه دیگه حالا اینکه تازه بخوای یه سری شعبه تاسیس کنی و کارمند استخدام کنی و جلب اعتبار کنی و ... رو هم نداره و در نهایت اینکه از گسترش بوروکراسی وایجاد شدن کلی موسسه و ساختمان دیگه جلوگیری میکنه .واقعا این چیزیه که این مملکت بهش احتیاج داره:ایده های نو و جدید

هیچ نظری موجود نیست: