یکشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۵

لهجه های فرهنگی


در این چند وقته فرصت شد که دو تا از فیلمهای برتولوچی در سالهای اخیر رو ببینم اولی رویائی ها و دومی زیبای دلربا.آنچه که واسهء خودم جالب بود این بود که من دومی رو بیشتر پسندیدم اما وقتی به سایتهای اینترنتی سر زدم متوجه شدم که محبوبیت اولی یعنی رویائی ها در نزد تماشاگران آنها بیشتره.علیرغم اینکه خیلی هم به سنتها و آداب و رسوم جامعه خودمون تعصبی ندارم اما فکر میکنم که نکنه بطور ناخودآگاه این پیش زمینهء فرهنگی باعث این جهت گیری شده باشه بالاخره زیبای دلربا در ستایش بکارت و پاکیه در حالیکه رویائی ها شرح روابطی اودیپ گونه بین یک خواهر و برادر
در هر صورت صرفنظر از اینکه این قضیه روی من تاثیر داشته یا نه. فکر میکنم در زیبای دلربا سیر اتفاقات فیلم با مضمونش همخوانی بیشتری داره و برتولوچی بخوبی تونسته بکارت قهرمان داستان رو با تلاش اون برای پی بردن به هویت خودش از طریق شناختن مادرش همپوشانی کنه.اما در رویائی ها مضمون درونی قصه که همانا ریشه یابی علل شکست جنبشهای دانشجوئی دههء شصت در فرانسه است زیاد با داستان این سه جوان جفت و جور نمیشه و فقط در اواخر فیلمه که مقداری از طریق بحثهای ما بین متیو و تئو سعی میشه که این قضایا باز بشه.به هر حال فکر میکنم جالبترین نکته در رویائی ها همون رابطه بین اون خواهر و برادر باشه که در شرایطی که بیننده توقع داره که برادره نسبت به روابط خواهرش حساسیت نشون بده این خواهره است که حتی با وجود روابط عاشقانه اش با متیو در آخر براحتی از بین آن دو برادر خودش رو انتخاب میکنه و با اون همراه میشه که این رو در صحنه های قبلترش در هنگامی که دوست تئو میاد تو خونه و ما شاهد آشفتگی دیوانه وار خواهرش هستیم هم شاهد بود

هیچ نظری موجود نیست: