پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۷

بحران تجربه

در نظر اول شايد دايره زنگي يك فيلم انتقادي به نظر بياد در مورد آسيبهاي ماهواره اما به نظرم اين فيلم بيشتر ميخواد سير تكوين يك فرايند اجتماعي رو نشون بده و كنكاشي باشه در مقولهء اعتماد. اكثر آدمهاي اين فيلم با جامعهء خودشون در يك سنتز رفت و برگشتي بسر مي برند اما وجود يك عامل كنشگر(شيرين) در اينجا تنظيم كنندهء عكس العملهاي اونها ميشه.تقريبا تمامي قربانيان خودشون بنوعي در باز شدن پاي اين عامل به آپارتمان موثرند و اونهائي كه از اين چرخه بر كنارند كمتر دچار آسيب مي شوند مانند اون جوان فيلمساز و يا پسرك سرايدار. شايد تنها قرباني اين داستان شخصيت ممد باشه كه قرباني احساساتش شده اونم با صداقتي كه حتي خود اون دختره رو هم تحت تاثير قرار ميده
پانوشت: ديگه اينقدر هناق كم تجربگي و بي برنامگي گردن اين مملكت رو گرفته كه وقتي سر كلاس تنظيم استاده پرسيد: خب به نظر شما يه دختر جوون بهتره با يه پيرمرد 70 ساله ازدواج كنه يا يكي هم سن خودش بي معطلي جواب دادم :پيرمرده استاد! آخه اون تجربه داره!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

vaaaaaay 70 saleie poldar :D :D