در نظر اول شايد دايره زنگي يك فيلم انتقادي به نظر بياد در مورد آسيبهاي ماهواره اما به نظرم اين فيلم بيشتر ميخواد سير تكوين يك فرايند اجتماعي رو نشون بده و كنكاشي باشه در مقولهء اعتماد. اكثر آدمهاي اين فيلم با جامعهء خودشون در يك سنتز رفت و برگشتي بسر مي برند اما وجود يك عامل كنشگر(شيرين) در اينجا تنظيم كنندهء عكس العملهاي اونها ميشه.تقريبا تمامي قربانيان خودشون بنوعي در باز شدن پاي اين عامل به آپارتمان موثرند و اونهائي كه از اين چرخه بر كنارند كمتر دچار آسيب مي شوند مانند اون جوان فيلمساز و يا پسرك سرايدار. شايد تنها قرباني اين داستان شخصيت ممد باشه كه قرباني احساساتش شده اونم با صداقتي كه حتي خود اون دختره رو هم تحت تاثير قرار ميده
پانوشت: ديگه اينقدر هناق كم تجربگي و بي برنامگي گردن اين مملكت رو گرفته كه وقتي سر كلاس تنظيم استاده پرسيد: خب به نظر شما يه دختر جوون بهتره با يه پيرمرد 70 ساله ازدواج كنه يا يكي هم سن خودش بي معطلي جواب دادم :پيرمرده استاد! آخه اون تجربه داره!
۱ نظر:
vaaaaaay 70 saleie poldar :D :D
ارسال یک نظر