پنجشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۶

دنیای باسمه ای آقای کارگردان

یکی از بازیگرهای این سریالهای ماه رمضان دیالوگ جالبی داشت:وقتی تو آشغالدونی زندگی میکنی خب خودتم باید آشغال باشی دیگه!نمیدونم چرا این جمله در حال حاضر منو یاد فیلمهای مجید مجیدی میندازه.اما به هر حال پخش دوبارهء یکی از موفقترین فیلمهاش(رنگ خدا)باعث شد که یه نگاه دوباره بندازم به فیلمهاش.به نظرم سینمای مجیدی علیرغم خط روائی نسبتا قدرتمندی که دارای یک نقطه ضعف اساسیه اونم اینکه فیلمهاش علیرغم ظاهر پر مدعاشون از فقدان محتوا و جهت گیریهای اساسی رنج میبرند
تقریبا در تمام فیلمهای ایشون بجز بید مجنون این فقدان محتوا رو میشه سراغ گرفت مثلا در باران برخورد منفعلانه اون کارگر افغانی با دختری که اینهمه براش خودشو به زحمت انداخته به هیچ وجه منطقی نیست که اساسا نحوه عاشق شدن این آدم(دیدن یه سایه روی پرده) هم وضع بهتری نداره.یا مثلا توی رنگ خدا هدف از نشون دادن اینهمه مصائب اون کودک کور چیه؟ جز در آوردن اشک مخاطب و نشون دادن روستاهای بکر و دور افتادهء شمال؟ .محض نمونه و بعنوان آلترناتیوی برای این فیلم میشه به کار کمتر دیده شدهء مخملباف یعنی سکوت اشاره کرد که رویکرد بدور از سانتی مانتالیسم و آزادیخواهانهء اون فیلم در تضاد کامل با این فیلمه که بیشتر مبلغ نوعی جبره.
به نظرم حتی فیلم کاندید اسکارش-بچه های آسمان- هم (حتی بیشتر از بقیه)از این فقدان محتوا رنج میبره.من باب مقایسه با نمونه های مثال زدنی این گونه یعنی سینمای نئو رئالیستی ایتالیا باید گفت که علیرغم شباهت ظاهری با فیلمی مثل دزد دوچرخه ما در اونجا با یه رویکرد سوسیالیستی قوی طرفیم که نه تنها اون پدر و پسر بلکه خود دزد و تمام آدمهای اون شهر رو قربانیان بی عدالتیهای طبقاتی نشون میده و رویکرد ضد اجتماعی فیلم اونجا که آنتونیو خطاب به آدمهای اون محلهء پائین شهری میگه:"شماها همتون دزدهای دوچرخه منید!" چیزی نیست که به این سادگیها از یاد آدم بره.اما اینجا جهت گیری(؟) بچه های آسمان خنثی تر از این صحبتهاست
اما همانطور که گفتم فاجعه اصلی اونجا رقم میخوره که فیلمهای ایشون بخوان پیامی داشته باشند.تو بید مجنون پیام فیلم رسما اینه که داداش تو اگه کور شدی حقت بوده چون جنبه و لیاقت بینائی رو نداشتی.از نحوهء روایت احمقانه اش هم ترجیح میدم که چیزی نگم که نوعی ریدن بوده تو قصه شیخ صنعا!
پانوشت:تو تهران 80% مسافر کشها از گذاشتن نوار تو ماشین اجتناب می کنن در حالیکه بنا بر گفتهء یکی از عزیزان تو شهرستانها این نسبت تقریبا بر عکسه.شایان ذکره که بر طبق مفاد کنوانسیون ژنو مسافرین حق دارند که نخواند در حین سفر آهنگ گوش بدن!

هیچ نظری موجود نیست: