پنجشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۶

ماشین قراضه ی آرزوها

یه روز با رفیقم سوار ماشین بودیم و این بنده خدا که انصافا از نظر صبر ایوب زمانه اس با دیدن یه بنز آخرین سیستم داغ دلش تازه شد و بر عکس همیشه که من واسش نق میزدم ایندفعه اون شروع کرد به نق زدن و فحش دادن به ما.که تو کسخلی و من اصلا استیل زندگی کردن تو رو نمی پسندم آدم باید از زندگیش استفاده کنه و از این حرفها.بعدش من بهش گفتم که مثلا تو چه حالی کردی تو عمرت که اون در جوابم گفت: من قد خودم خیلی حال کردم... . این جمله عمیقا منو متاثر کرد چون من هر چی بیشتر فکر میکردم کمتر نشانی از عشق و حال در زندگی این دوستمون میدیدم........
.از این قصهء پر سوز و گداز که بگذریم میخواستم بگم این نظریه که آدم تو زندگیش حال کنه و در حال زندگی کنه و از این حرفها از بیخ بن مزخرفه. والا تجربهء ما یکی که میگه که هر موقع کسی دنبال عشق و حال بوده بعدا چنان دهنش سرویس شده که ار زور بدبختی مجبور شده زمینو گاز بگیره.آدم باید تو عمرش اهداف بزرگی داشته باشه یا اینکه کارهای مهم زندگیشو مشخص کنه و با قدرت هر چه تمام بسمت اونها حرکت کنه تا بتونه قبل از مردن تا حدی خودشو اثبات کنه. و الا راحت طلبی یعنی اینکه خودتو بوسیلهء خود ارضائی به معنای واقعی کلمه به لجن بکشی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

eshgho hal kardan yani rahat talabi?

elz bitter گفت...

manam migam mozakhrafe